زبان و ادبیات فارسی سوم راهنمایی
farhange.honare1
best
شنبه 10 فروردين 1392برچسب:, :: 9:27 ::  نويسنده : farhange

زبان و ادبیات فارسی سوم راهنمایی

برای دبیران و دانش آموزان

ستایش(Praise)

ستایش

ملِکا! ذکر تو گویم که تو پاکیِ و خدایی      نروم جز به همان ره که توام راه نمایی 

سنایی غزنوی 

مَلِک: پادشاه ، صاحب ملک . ج . ملوک             ذکر: یاد کردن ، بیان کردن . یادآوری

خدا :  1 - آفرینندة جهان . 2 - مالک ، صاحب          شعر فوق، بیت آغازین یکی از غزل­های «سنایی» است.

معنی: پادشاها! ]برای آرامش درونم[ از تو یاد می­کنم که پاکیزه و آفریننده­ای و جز به آن راهی که تو نشانم می­دهی، نمی­روم.

ملک: مناداست و (ا) حرف ندا.

منادا: کلمه­ای­است که بعد یا قبل از حروف ندا قرار گرفته و مخاطب جمله­ی وابسطه به خود می­شوند. منادا در شمار جمله­ی کامل محسوب می­شود و بیت فوق، شش جمله دارد: ملِکا! ذکر تو گویم که تو پاکیِ(پاک هستی) و خدایی(خدا هستی)/  نروم جز به همان ره که توام راه نمایی.

در سال گذشته خواندیم:« پاکا! ملکا! مُلکِ جان­ها از انِ توست و جمله دل­ها به فرمانِ تو». در این عبارت، «پاکا! ملکا!» هر دو منادا هستند. و (ا) پایانی کلمات، حرفِ نداست. منادا در حکم جمله­ی کامل است.

مُلک: سرزمین

مَلِک: فرمان­روا، پادشاه

مِلک: خانه و زمین

مَلَک: فرشته

شناخته­ترین حروف ندا، عبارتند از: ای، یا، ا، ایا و ... . مثال: سعدیا! چون تو کجا نادره گفتاری هست؟ ...

تحمیدیه: به معنای حمد و ستایش خداوند و در اصطلاح عبارت است از مقدمه­ای که در آغاز کتاب­ها در ستایش خدا و برشمردن نعمات و صفات او آورده می شود. و اکنون نمونه هایی از سرآغاز تحمیدیه ها را در ادب فارسی جهت استفاده همکاران می آوریم :

بسم الله الرحمن الرحیم                               فاتحه آرای کلام قدیم

**

بسم الله الرحمن الرحیم                           تاج سخن راست چو در یتیم

تاج سخن چیست ثنای خدا                      کوست به جانی و به گر نی به جای

**

بسم الله الرحمن الرحیم                       مطلع دیوان علی عظیم

ابوالمجد مجدود بن آدم متخلص به سنایی شاعر و عارف بزرگ و نامدار نیمه­ی دوم سده پنجم و نیمه­ی اول سده­ی ششم هجری است. وی در سال ۴۶۳ یا ۴۷۳ هجری قمری در غزنین دیده به جهان گشود. چنانچه ازشعر سنایی برمی‌آید او به تمام دانشهای زمان خود آگاهی و آشنایی و در برخی تبحر و استاری داشته است. وی در سال ۵۲۵ یا ۵۳۵ هجری قمری در سن ۶۲ سالگی درگذشت. از آثار وی غیر از دیوان قصیده و غزل و ترکیب و ترجیع و قطعه و رباعی، مثنویهای وی معروف و بدین قرارند: مثنوی­های حدیقةالحقیقه، طریق التحقیق، کارنامه­ی بلخ، سیر العباد الی المعاد، عشق‌نامه و عقل‌نامه. سه مکتوب و یک رساله­ی نثر نیز به وی نسبت داده‌اند.


به نام خداوند جان و خرد                                       کزین برتر اندیشه بر نگذرد جان: روح، روان            خرد: عقل، اندیشه کزین: مخفّف(که+ از +این) به نام آفریدگار روح و اندیشه­ی انسان آغاز می­کنم که اندیشه­ و درک انسان به بالاتر و بهتر از این راه نمی­برد. خداوند نام و خداوند جای        خداوند روزه دهِ رهنمای نام: 1 - اسم ، لفظی که برای نامیدن کسی یا چیزی به کار می رود. 2 - شهرت ، آوازه (خوب ).  3 - کلمه ، لفظ . 4 - صورت ظاهر. 5 - نشان ، اثر. جای: 1- محل، مکان. 2- دنیا، هستی             روزی­ده: روزی دهنده. (کسی که روزی می­دهد).          رهنمای: نشان دهنده­ی راه. صفت فاعلی مرکّب مرخم: صفتی که بخش پایانی آن حذف شده باشد. مثال: رزم­آزمای ó رزم­آزماینده  /  روزی­دهó روزی دهنده /   جنگ­جوی ó جنگ­جوینده / ره ­نمای ó ره نماینده خداوند کیهان و گردان سپهر                                   فروزنده­ی ماه و ناهید و مهر کیهان: (گیهان ó کیهانó جهان).                       گردان: چرخنده، چرخان سپهر: آسمان                                                    گردان سپهر: آسمان چرخنده فروزنده: برافروزنده، روشن کننده.                            ناهید: سیّاره­ای در آسمان که نام دیگرش زهره، یا ستاره­ی صبحگاهی است. مهر: خورشید، آفتاب.                                           ماه و ناهید و مهر: آرایه­ی مراعات نظیر دارند. مراعات نظیر: به آوردن اعضای یک مجموعه در شعر یا نوشته­های ادبی، مراعات نظیر می­گویند. مثال: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند                     تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری. شاهنامه­ی فردوسی حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی (زادهٔ ۳۱۹ خورشیدی، ۳۲۹ هجری قمری - درگذشتهٔ پیش از ۳۹۷ خورشیدی، ۴۱۱ هجری قمری در توس خراسان)، سخن‌سرای نامی ایران و سرایندهٔ شاهنامه حماسهٔ ملی ایرانیان. او را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند. بر پایه دیدگاه بیشتر پژوهشگران امروزی، فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی (۹۴۰ میلادی) در روستای باژ در شهرستان توس (طوس) در خراسان دیده به جهان گشود. سال زایش فردوسی در ۳۲۹ هجری قمری از آنجا دریافته شده‌است که در یکی از سروده‌های فردوسی می‌توان زمان چیرگی سلطان محمود غزنوی بر ایران در سال ۳۸۷ هجری قمری (برابر با ۳۷۵ خورشیدی) را دریافت کرد: بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت                   نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت فریدون بیداردل زنده شد                              زمین و زمان پیش او بنده شد الهی! چه زیباست ایّام دوستان تو با تو و چه خوش است گفت­وگوی ایشان در راه جست­وجوی تو! خدایا! به شناخت تو زندگانیم (آفریدگارا! ما به اندازه­ای که تو را می­شناسیم، زنده­ایم) و به نصرت تو شادانیم(و به یاری و دست­گیری تو خوش­حال و شادمان هستیم)، به کرامتِ تو نازانیم(کرامت: سخاوت ، جوان­مردی ، بخشندگی/ نازیدن: 1 - ناز کردن . 2 - فخر کردن ، تکبر نمودن . / به بخشندگی تو افتخار می­کنیم) ، به عزّ تو عزیزانیم(عزّ: ارجمند شدن ، عزیز شدن . 2 - ارجمندی ، ارزشمندی. / عزیز:  1 - گرامی ، محبوب . 2 - ارجمند، بزرگوار. 3 - کمیاب ، نادر.) به خاطر ارزشی که در درون ما نهادی، ارزشمند و بزرگوار شدیم. خدایا! نه شناخت تو را توان(نه توانایی شناختن تو را داریم)، نه ثنای(مدح، ستایش، سپاس­گزاری) تو را زبان(نه زبان سپاس­گزاری از تو را داریم)، نه دریای جلال و کبریای تو را کران (بزرگی و عظمت تو پایانی ندارد) پس تو را مدح و ثنا چون توان؟(پس چگونه می­توان سپاس تو را به جا آورد). پس تو را مدح و ستایش چون توان ؟ پس چگونه می توان تورا مدح و ستایش کرد سوال تاکیدی : سوالی که پاسخ آن برای گوینده و شنونده معلوم باشد و هدف گوینده از طرح سوال، تاکید بر‌مطلب است. چند مثال دیگر: فضل خدایی را که تواند شمار کرد؟    یا کیست شکریکی از هزار کرد؟ فضل خدای را که توان شمار کرد ؟        یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد؟      از دست زبان که برآید                         کز عهده شکرش به در‌ آید؟ (جلال1 - بزرگی ، عظمت . 2 - شکوه.)، (کبریا: بزرگ منشی، عظمت)، (کران: 1- کنار، حاشیه. 2- کرانه، لب ساحل. 3- پایان.). (مدح: ستایش، سپاس­گزاری).  کشف­الاسرار، ابوالفضل رشید الدین میبدی از مؤلفان نیمه اوّل قرن ششم هجری است . کتاب او به نام کشف الاسرار و عدةالابرار تفسیر بزرگ مشروحی است از قرآن که تألیف آن در اوایل سال 520 ق آغاز شد و چنانکه خود در آغاز کتاب خویش گقته در حقیقت شرحی است بر تفسیر ی که استاد او خواجه عبدالله انصاری ترتیب داده بود و به همین سبب در بسیاری از موارد کتاب خود نام آن استاد را با عناوینی از قبیل پیر طریقت و عالم طریقت و شیخ الاسلام انصاری و امثال آنها آورده است . کلام میبدی در تفسیر او روان و منسجم و در بسیاری از موارد به شیوه سخنان استاد او موزون و مقفّی یا مسجّع است و به همین سبب هنگام بحث در سبک  موزون آن سخن رفته است. میبدی در تفسیرهر یک از آیات آنرا یک بار به فارسی روانی معنی می کند و آن را النوبة الاوّلی می نامد و در نوبت ثانی به تفسیر همان آیه بنا بر روش عامه مفسران و در نوبت ثالث باز به تفسیر آن آیه به شیوه صوفیان می پردازد و در این مورد است که زیبایی نثر میبدی آشکار می شود . کتاب کشف الاسرار به همّت آقای علی اضغر حکمت از سال 1331 ش به بعد در ده مجلد در دانشگاه تهران به چاپ رسیده است .» کشف الاسرارو عدةالابراراز مهمترین تفسیرهای پارسی قرآن مجید تألیف رشید الدین المیبدی این تفسیر در سال520 انجام گرفته است .» سپاس یزدان این متن بر اساس آرایه­ی «سجع» نوشته شده است. سجع در لغت به معناي«آواي کبوتر» و در اصطلاح آوردن کلمات با حروف و آهنگ مشترک در شعر و نوشته­هاي ادبي­است. جايگاه سجع در نثر مانند قافيه در نظم است(همان­گونه که قافيه در انتهاي مصرع مي­آيد؛ سجع نيز در پايان جمله­ها مي­آيد). نوشته­هايي که آرايه­ي سجع در آن­ها فراوان به­کار رفته،«مسجّع» مي­گويند. بازرگاني را ديدم که صدوپنجاه شتر بار داشت و چهل بنده و خدمت­کار... گاه گفتي خاطرِ اسکندريّه دارم که هوايي خوش است؛ باز گفتي نه، که درياي مغرب مشوّش است ... . (گلستان سعدي). از بين شاعران و نويسندگاني که به نثر مسجّع توجّهي نشان داده و آثاري به اين سبک نوشته­اند، مي­توان به: خواجه عبدالله انصاري با «مناجات نامه»، کيکاووس­بن قابوس با«قابوس­نامه»، سعدي شيرازي با«گلستان» و قائم­مقام فراهاني با «منشآت» اشاره کرد. یزدان: خدا، خداوند. داننده: دانا، آگاه. منظور از داننده­ی آشکار و نهان«آگاه به همه چیز است». راننده: گرداننده، صاحب­اختیار. چرخ: فلک، آسمان، گردون. زمان: روزگار، زمانه. دارنده: صاحب، مالک. جانوران: موجودات زنده، حیوانات و انسان­ها. درود: سلام. مصطفی: برگزیده شده             صلّ­الله علیه و آلهِ و سلّم: درود و سلام خدا بر او و بر خاندانش. خاتم: 1- ختم کننده، پایان دهنده . 2 - پایان، عاقبت . 3 - انگشتری . 4 - مُهر، نگین . جمع آن خواتم . 5- آخِری ، آخِرین . 6 - اشیایی مثل قاب عکس ، جای قلم و مانند آن که بر روی آن با عاج ، استخوان ، فلز و چوب زینت کاری و نقش و نگار شده باشد. آفرین: 1 - تحسین . 2 - سپاس . 3 - درود، تهنیت ، تبریک . 4 - دعای نیک . اصحاب: جِ صاحب . 1 - یاران ، دمسازان . 2 - مالکان ، صاحبان. گزیدگان: پسندیدگان، انتخاب شدگان. گزیده کردن : دست چین کردن ، انتخاب کردن. خلق: 1 -  آفریدن . 2 - آفرینش .3 - آفریده ، مخلوق .4 - مردم ، انسان. راه نمودند: راهنمایی کردند. طریق: 1 - راه . 2 - شیوه ، روش . 3 - آئین ، مسلک . 4 - حال ، حالت . 5 - عادت ، خو. 6 - پیشه ، شغل . مبطلان: پیروان باطل، اهل باطل. برنوشتند: برچیدند، طی کردند، پاره کردند، جمع کردند. بساط: 1 - گستردنی . 2 - شادروان . 3 - فراخی میدان . 4 - سفرة چرمین . بساط انداختن :1 - اسباب فروختنی را در مکانی پهن کردن . 2 - فرش انداختن . آر ایه­ی تضاد: نسبت کلمات متضاد در شعر و نوشته­های ادبی، تضاد می­گویند.  گروه کلمات متضاد: آشکار / نهان            پیدا / پنهان               سرآغاز / سرانجام        آغاز / انجام ظلمت / نور              مبدأ / مقصد                باز / بسته                 شروع / پایان آفرین / نفرین          جوانی / پیری               تندرستی / بیماری       بی­نیاز / نیازمند  آسایش /گرفتاری        زندگی / مرگ             بهار/ خزان الابنیه عن حقایق­الادویه

الابنیه عن حقایق الادویه کتابی است در داروشناسی به فارسی اثر ابومنصور موفق هروی داروشناس ایرانی از قرن چهارم هجری. الابنیه عن حقایق الادویه یکی از معدود قدیمی‌ترین آثار منثور در زبان فارسی است. نسخه‌ای از این کتاب به خط علی بن احمد اسدی طوسی شاعر لغوی و ادیب قرن پنجم هجری در وین موجود است. این نسخه ظاهراً قدیم‌ترین نسخه خطی فارسی است که تاکنون به دست آمده است. به نوشته فلوگل مجموع مفرداتی که در آن عنوان شده ۵۴۷ مورد است که برحسب حروف تهجی مرتب شده (ولی فقط برحسب حروف اول، و حروف دوم و سوم در آن رعایت نشده است). این کتاب را اولین بار زلیگمان در ۱۸۵۹ در وین به طبع رسانید و ترجمه آلمانی آن (توسط عبدالخالق آخوندف) بدون تاریخ در هاله (آلمان) چاپ شد. متن تصحیح شده کتاب الادویه به کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی در سال ۱۳۴۶ در تهران به چاپ رسیده است.

+ نوشته شده در  ساعت   توسط روح الله کاظمی  |  آرشیو نظرات

درس اوّل/ زیبا زیستن

اسلام و انقلاب اسلامی

به گفتار پیغمبرت راه جوی                                                دل از تیرگی­ها بدین آب شوی

(فردوسی)

گفتار: سخن، حدیث، فرموده، فرمایش. جُستن :1 - طلب کردن . 2 - جستجو کردن . 3 - یافتن .

معنی: راه  را از فرمایشات پیامبرت جست­وجو کن و با سخنان زلال او تیرگی­ها و آلودگی­هایِ درونت را شُست­وشو بده.


زیبا زیستن

زیستن: زندگی کردن.                                           رحمت: 1 - مهربانی ، دلسوزی . 2 - بخشایش ، عفو.

سعادت: 1 - خوشبختی . 2 - خجستگی .  حکمت: 1 - علم ، دانش . 2 - راستی ، درستی . 3 - کلام موافق حق .

طنین: 1 - بانگ کردن مگس ، ناقوس. 2 - بانگ ، صدا. 3 - نوسانات فرعی صدا، پژواک .

دل­نشین: 1 - خوش آیند، آن چه در دل نشیند. 2 - مؤثر.          مشتاق: آرزومند، مایل و راغب .

فرهنگ: 1 - علم ، دانش . 2 - تربیت ، ادب . 3 - واژه نامه ، کتاب لغت . 4 - عقل ، خرد. 5 - تدبیر، چاره .

آبشخور: = آبشخوار. آبشخورد: 1 - جای خوردن یا برداشتن آب . 2 - ظرف آبخوری . 3 - منزل ، مقام . 4 - بهره ، قسمت . 5 - سرنوشت.         گنجینه: خزانه ، جای نگه داری زر و سیم .                  همواره: پیوسته ، همیشه.

اعظم: 1 - بزرگتر، بزرگوارتر. 2 - درشت تر.                     متعال: بلند شونده ، بلند پایه ، والا، برتر.

سیما: 1 - چهره ، قیافه . 2 - علامت ، هیئت .                 ظاهر: 1 - پیدا، آشکار. 2 - روی بیرونی هر چیزی .

کردار: کار، عمل.          غنیمت: هر آن چه که در ج نگ از حریف شکست خورده به دست آید. 2 - در فارسی هر مالی که بدون زحمت به دست آمده باشد. غنیمت شمردن :  فایده و سود دانستن.

واژه­های متضاد: جوانی/ پیری            تن­درستی/ بیماری        بی­نیازی/ نیازمندی               آسایش/ گرفتاری         زندگی/ مرگ

پی­آمد: 1 - عارضه . 2 حادثه.                    امان: 1 -  بی­ترسی، ایمنی. 2 - زنهار، پناه.

بیهوده = بی­هوده = بیهده :1 - باطل . 2 - بی - ثمر، بی فایده . 3 - بی معنی ، پوچ ، یاوه .

گشاده­رو: خوشرو ، بشاش.                           تعالی: 1 - بلند پایه گردیدن . 2 -  بلندی ، برتری

روا: 1 - جایز. 2 - حلال . 3 - سزاوار.           حاجت: 1 - ضرورت ، نیاز. 2 - امید، آرزو. ج . حاجات ، حوائج .

نصرت: یاری ، کمک .                      مظلوم: ستمدیده.                 بازداشتن: منع کردن ، توقیف کردن.

مثل: 1 - سخن مشهور.2 - داستان ، قصه . 3 - عبرت . 4 - پند، اندرز.

رنج: 1 - آزار، آزردگی . 2 - اندوه ، درد. 3 - تلاش ، کوشش.  رنجور: 1 - رنج کشیده . 2 - دردمند، بیمار. 3 - غمگین ، آزرده.

قهر: 1- خشم و غضب. 2- عذاب کردن، تنبیه کردن. 3 - ظلم و زور. 4 - توانایی ، چیرگی .

درگاه: 1 - بارگاه . 2 - پیشگاه ، آستانة در.                   وصایا: جِ وصیت ، پندها، اندرزها.                گناه: بزه ، کار بد.

خطبه: 1- سخنرانی ، وعظ. جمع آن خطب. 2- عقد جملاتی به زبان عربی که هنگام عقد ازدواج و برای مشروعیت دادن به آن گفته می­شود.                                    

علی علیه­السّلام:

جمال­العلم نشره و ثمرتهُ العمل به و صیانتهُ وضعهُ فی اهلهِ

زیبایی دانش در نشر آن است. میوه­اش عمل به آن و نگهداریش اینست که آن را در اختیار اهلش بگذارد.


گروه کلمات املایی ستایش و درس اوّل

سنایی غزنوی- روزی ده- جلال وکبریا- مدح وثنا- کشف الاسرار- نهان- جانوران- بهار وخزان- محمّد مصطفی- صلّی اللّه علیه وآله وسلم- اصحاب- طریق مبطلان- بساط حق- الأبنیه عن حقائق الأدویه- حدیقةالحقیقه- رحمت وسعادت- سرشار از حکمت- طنین دلنشین- جغرافیای فرهنگی- مشتاق شنیدن- گنجینه وآبشخور- شکوفایی وشکوهمندی-پیغامبر اعظم-سیمای ظاهر-غنیمت شمردن- پیامد های ناگوار- ظالم ومظلوم-  هنگام قهر- مثل مؤمنان- خطبه هاو وصایا- غم محنت- خصلت ویژه- سخنان جذٌّاب- گنجشک زندانی.


نکته­ي زبانی درس 1

 

نهاد: کلمه يا گروهي از کلمات است که درباره­ي آن خبري مي­دهيم؛ يعني«صاحب خبر» است..

گزاره: خبري است که در مورد نهاد مي­دهيم.

گزاره­ از اجزايي تشکيل مي­شود.

مهم­ترين جزء گزاره فعل است. از اين­رو به آن هسته­ي گزاره مي­گويند. به مثال­ها توجه کنید:

1)      نکاتِ دستوريِ کتابِ سومِ راهنمايي        تغيير يافته است.

                نهاد                                   گزاره/ فعل(هسته­ي گزاره)

2)      خدای تعالی،        انسان گشاده­رو را دوست می­دارد.

    نهاد                                               فعل(هسته­ی گزاره)         

                                   گزاره

   

3)      بنی­آدم،          اعضای یک پیکرند

       نهاد                                  فعل (فشرده­ی فعل اسنادیِ«هستند») و هسته­ی گزاره              

                                   گزاره

گاهی گزاره ساده است. یعنی تنها جزء آن هسته­ی گزاره(فعل) است.

و گاهی گزاره، غير ساده؛ که علاوه بر فعل، يک يا چند جزء ديگر نيز دارد.

متمم ، مسند و مفعول می توانند اجزای گزاره باشند.

 

نهاد و گزاره را در دو جمله­ی زیر مشخص کنید:

1)      باغبان، در پِی من تند دوید

 

2)      سیب را دست تو دید.

+ نوشته شده در  ساعت   توسط روح الله کاظمی  |  آرشیو نظرات

گزیده ی تاریخ ادبیّات سال سوم راهنمایی

موارد مهم­تر تاریخ ادبیّات فارسی سال سوم راهنمایی

ابوالفضل رشیدالدّین میبدی

اثر وی «کشف­الاسرار و عده­الابرار» تفسیری است از قرآن در قرن ششم به زبان فارسی و تحت تأثیر تفسیر خواجه عبدالله انصاری نوشته شده است.

الابنیه عن حقایق الادویه

این کتاب را ابومنصور موفّق هروی، در خواص گیاهان و داروها و در واقع ، درباره­ی علم داروشناسی در عصر منصور بن نوح سامانی نوشت. نثر علمی فارسی با کتاب «الابنیه» آغاز می­شود.

حدیقه­الحقیقه

ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی یا حکیم سنایی (۴۷۳-۵۴۵ قمری)، از بزرگ‌ترین شاعران قصیده‌گو و مثنوی‌سرای زبان پارسی‌ است، که در سده­ی ششم هجری می‌زیسته است.

قیصر امین پور

از شاعران برجسته­ی انقلاب. مجموعه شعرهایِ «به قولِ پرستو، «در کوچه­ی آفتاب»،«تنفّس صبح»، «آینه­های ناگهان»، گل­ها همه آفتاب­گردانند» و دستورزبان عشق» را نام برد. وی در سال 1368 درگذشت.

مرتضی آوینی

در سال 1326 متولد شد. او نویسنده، فیلم­ساز و سردبیر مجلّه­ی «سوره» بود. از فیلم­های او «خان گزیده­ها»، «حقیقت»، «روایت فتح» و «سراب» را می­توان نام برد.

مرتضی مطهّری

«امدادهای غیبی در زندگی بشر» مجموعه­ی چند گفتار از ایشان است. از آثار دیگرش«خدمات متقابل اسلام و ایران» ، «داستان راستان» و «تماشاگه راز».

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان farhange.honare1 و آدرس farhange.honare1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 34
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 34
بازدید ماه : 103
بازدید کل : 83081
تعداد مطالب : 217
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



IranSkin go Up
حدیث موضوعی